گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتی است که تقریر میکنند
رضا فانی یزدی
مجموعه یادداشتها،خاطرات و نوشته های سالهای اخیر
Sunday, February 17, 2013
درباره “ جاهل ها ولات ها، روحانیون و سلاطین “
نقدی بر نوشته مسعود نقره کار
در شگفت ام که نقره کار از ۵۰ سال مبارزه مردم ایران در دوران پهلوی ها، نه از ارانی ها یادش مانده است و نه از نسل روزبه ها و سیامک ها و نه از دکتر مصدق و دکتر حسین فاطمی ها چیزی به خاطردارد و نه از مبارزات جبهه ملی ایران و سازمانهای عضو این جبهه و نه از بازرگان ها و طالقانی ها و سحابی ها و نه از جزنی ها و احمدزاده ها وسعید محسن ها و رضایی ها و بدیع زادگان ها. انگار ایشان هیچ خاطرهای از سازمان چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق و حزب توده و یا سوسیالیست های مسلمان و جنبش انقلابی مردم ایران ندارد. انگار که اصلا جبهه ملی اول و دوم را نمی شناسد و از مبارزات دانشجویی در داخل و خارج داستانی هم نشنیده است. از گلسرخی و دانشیان هم یادش نیست و از مبارزات عشایر ساکن ایران بی خبر است و از آنچه در این ۵۰ ساله بر خلق ها و اقوام مختلف ایرانی رفته است کسی برایش خاطره ای نگفته است و یا که چیزی درخاطرش نمانده است. از نام و نشان روحانیونی چون طالقانی و منتظری و لاهوتی و سعیدی و هاشمی و خامنه ای و کروبی هیچ نشنیده است و مسلمانان مبارزی چون بهزاد نبوی و قدیانی و عرب سرخی و موسوی و رجایی و باهنر و ده ها مبارز دیگر را انگار اصلا نمی شناسد و در مقابل این همه نام و نشان از مبارزین و مجاهدین ایران زمین فقط اسم یک مشت جاهل و لات چون " طیب و ناصر جیگرکی و رمضون یخی و اصغردادو ، ناصر کاسه بشقابی، اصغر ننه لیلا، حسین وحدت، حبیب دولابی" یادش مانده است و نیم قرن مبارزه مردم ایران را با حکومت پهلوی به دعوای میان مشتی از "جاهل ها و لات ها" فرو می کاهد.
ادامه مطلب
Page 1 of 1 pages