گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتی است که تقریر می‌‌کنند

رضا فانی یزدی


مجموعه یادداشتها،خاطرات و نوشته های سالهای اخیر


Wednesday, September 29, 2004

کاش هیچگاه این جنایات اتفاق نمی افتاد

این داستان یکبار برای همیشه باید در کشور ما تمام شود. ما محکومیم که در این جغرافیای شناخته شده به نام ایران در کنار هم زندگی کنیم. کشور ما و مردم ما به اندازه کافی رنج و اندوه کشیده اند. دهها هزار از بهترین انسانها در کشور ما قتل عام شده و به گورستانها رفته اند.

گورستان های بی نام و نشان در سراسر کشور، خاوران و دهها گورستان دیگر هزاران مرد و زن، جوان و پیر، خردسال و میانسال را در دل خود دارند. هزاران زن و مرد بی همسر شده اند، هزاران مادر و پدر بی فرزند و هزاران کودک یتیم. آثار این جنایات هنوز و هنوز در مقابل چشمان ما در داخل و خارج از کشور به صورت فرزندان بی پدر و مادر، زنان و مردان بدون یار و یاور و دیدگان اشک آلود مادران و پدران عزیز از دست داده، باقی است. کافی است فقط سری به خاوران و سایر گورستانها بزنیم. هنوز دسته های گل تازه را بر مزارهای بی نام و نشان می بینیم.

کاش هیچگاه این جنایات اتفاق نمی افتاد. ولی متاسفانه اتفاق افتاده. تنها آنچه مانده این است که چگونه باید از تکرار آن جلوگیری کرد!
چگونه باید به این بخش از تاریخ پایان داد که دیگر هیچکس هوس یا جرات و اشتهای تکرار آن را در مورد هیچ کس دیگری نداشته باشد.

بازگویی خشونت و جنایات از زبان قربانیان بازمانده این حوادث و شاهدان اولین گامی است در جهت مشخص کردن میزان جنایات، دستیابی به لیست کامل قربانیان و برآورد خسارات مادی و معنوی وارده بر قربانیان و بازنمایی چهره عاملین ارتکاب این جنایات، و این اولین قدمی است که کمیته کشف حقیقت در مقابل رو دارد. کمیته های کشف حقیقت، کمیته های انتقام کشی نیستند، و بنا ندارند بر تعداد قربانیان اضافه کنند. بنای آنها این است که دور خشونت در جامعه ما اینبار برای همیشه تمام شود. فجایع مشابه تابستان 67 دیگر هیچگاه تکرار نگردند.

ادامه مطلب

Page 1 of 1 pages
من هنوزم ز تو آن خاطره‌ام مانده بجا

سوسیالیسم رویایی من ، دفتر اول در کوران مبارزه انقلابی
سوسیالیسم رویایی من ، دفتر دوم دستگیری و بازجویی
سه دهه جدال بی فرجام
نیولیبرالیسم پایان تاریخ یا آغازی دیگر