گویند رمز عشق مگویید و مشنوید
مشکل حکایتی است که تقریر می‌‌کنند

رضا فانی یزدی


مجموعه یادداشتها،خاطرات و نوشته های سالهای اخیر


Tuesday, October 20, 2009

دیدار جان هانا با نمایندگان اپوزیسیون

ایران را چگونه باید فلج کرد؟

دوستان عزیز، نمی توان حامی جنبش اصلاح طلبانه ی سبز بود و همزمان با مشاورین چینی و بوش برای تحریم اقتصادی و حمله نظامی علیه ایران مشاوره داد.
توسل به فشارهای خارجی و وارد کردن اهرم های تحریم اقتصادی و حمله نظامی در هر اندازه ی آن، نشان دهنده ی این واقعیت است که ما به جنبش سبز، ظرفیت ها و توانایی های آن باور نداریم.
فرصت های بیشماری پیش روست. برگزاری هر مسابقه ی فوتبال، هر جشن فارغ التحصیلی، هر تظاهرات حکومتی و غیرحکومتی، هر عید و عزاداری مذهبی و غیرمذهبی برای جنبش سبز فرصتی است برای حضور و برای حکومت هزار بار بدتر از بمب هایی است که امریکا و اسرائیل قرار است بر این کشور فرو ریزند.
مطمئن باشید که کودتاگران را نه از راه تحریم اقتصادی و نه از طریق بمباران های هدفمند و غیرهدفمند، که در خیابانهای پایتخت در میادین ورزشی و در مساجد و حوزه های دینی و در دانشگاه ها و کارخانه ها و اداره های دولتی و در محفل های خانوادگی و محلی و ملی می توان و باید که از پای در آورد.

ادامه مطلب


Friday, October 16, 2009

مجازات اعدام را لغو کنید

آیات عظام، آقایان منتظری، صانعی، موسوی اردبیلی، بیات زنجانی

در اینجا سوال اساسی این است که آیا حکومت ها دارای چنین حقی هستند که ادامه حیات و زندگی را از شخصی سلب نمایند؟

حق زندگی و ادامه حیات متعلق به تمام انسانهاست. این حق را حکومت ها به شهروندان خود نداده اند و نباید آن را امتیاز شهروندی دانست که از طرف حکومت ها به شهروندان خوب داده شده و توسط حکومت ها از شهروندان بد می تواند گرفته شود.
حق زندگی نباید به هیچ عنوان یک امتیاز از جانب حکومت ها برای شهروندان آنها محسوب گردد. حکومت ها اما باید حافظ این حق بنیادین بشری باشند. این حق، یعنی حق زندگی در اعلامیه جهانی حقوق بشر به رسمیت شناخته شده و اعدام نقض آشکار این حق بشری است

ادامه مطلب


Saturday, October 10, 2009

برای ایجاد کمیته های کشف حقیقت

باید بخشید، اما نمی توان و نباید فراموش کرد

آن چیزی که در آن روزها تماما فراموش شده بود، حق حیات انسانها بود و حقوق بشر!
بعد نتیجه این شد و به سر ما این آمد که شاهدش هستیم و هنوز هم گریبان گیر ماست!
که همه شدیم گرفتار خشونت و نیز قربانی آن.

گویا از آزادی یادمان رفته بود وقتی آزادی را فدای مصلحت های دیگر می کردیم،

وقتی حقوق بشر معنی و تفسیر سیاسی گروههای مختلف را با خود داشت و حتما باید مهر و مارک گروهکی می خورد و هیچ کداممان زیر بار قبول بی قید و شرط اعلامیه جهانی حقوق بشر که بیش از چهل سال از امضای آن در دنیای متمدن می گذشت نمی رفتیم و با هزار بهانه از قبولش خودداری می کردیم ، نتیجه اش این می شد که حقوق بشر اسلامی متولد شود و بسیاری از بهترین انسانها در مملکت ما بشوند، ملحد، کافر، مرتد، مفسد فی الارض، و محکوم به مرگ!
آنوقت بود که در زندانها به ما می گفتند " همین که زنده اید، بروید خدا را شکر کنید ، باید مدیون بخشش و عفو اسلام باشید!"

ادامه مطلب

Page 1 of 1 pages
من هنوزم ز تو آن خاطره‌ام مانده بجا

سوسیالیسم رویایی من ، دفتر اول در کوران مبارزه انقلابی
سوسیالیسم رویایی من ، دفتر دوم دستگیری و بازجویی
سه دهه جدال بی فرجام
نیولیبرالیسم پایان تاریخ یا آغازی دیگر