رضا ÙØ§Ù†ÛŒ یزدی
گویند رمز عشق مگویید و نشنوید
مشکل ØÚ©Ø§ÛŒØªÛŒ است Ú©Ù‡ تقریر می‌‌کنند
ضرورت گذار جامعه ما به دمکراسي
همزيستي نيروهاي گوناگون سياسي
دوران جديدي در ØÙŠØ§Øª سياسي-اجتماعي جامعه ما آغاز شده است. جامعه ما از اين جهت ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ دمکراسي را سر داده Ú©Ù‡ واقعا جامعه ايست متکثر از گروه هاي مختل٠اجتماعي. نياز ÙˆØØ¯Øª جامعه براي Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª Ùˆ ØÙظ تمامي بخش هاي شرکت کننده در آن Ùˆ تامين شرکت آنها در Ø´Ú©Ù„ گيري ØØ§Ù„ Ùˆ آينده، دمکراسي را در Ù…ØÙˆØ± نيازهاي اجتماع Ùˆ Ø¨ØØ« هاي اجتماعي-سياسي قرار داده است.
جنبش Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª در ايران در واقع Ù…ØØµÙˆÙ„ اين نياز اجتماعي است Ùˆ پاسخي است به اين نياز. از اين جهت است Ú©Ù‡ بايد Ú¯ÙØª اين جنبش نه نتيجه خيرخواهي آقاي خاتمي يا دوستان ايشان در جبهه دوم خرداد Ùˆ نه هيچ گروه Ùˆ دسته ديگري است، بلکه ÙŠÚ© نياز اجتماعي براي برون Ø±ÙØª از Ø¨ØØ±Ø§Ù† کنوني Ùˆ Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª کشور در آينده است. اما به ØÙ‚ بايد اذعان داشت Ú©Ù‡ اين گروه از Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† به عنوان نمايندگان Ùکري Ùˆ سياسي بخش وسيعي از مردم ايران به اين معني از ديگران متمايز Ùˆ مشخص مي گردد Ú©Ù‡ براي اولين بار به اين واقعيت اجتماعي پي مي برد Ú©Ù‡ براي تامين نظرات Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ گروهي نمي بايد Ú©Ù‡ رقيب را به تمامي از ميدان بدر کرده Ùˆ تماميت خواهي کرد. اينها کما بيش Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ديگران را با درجات گوناگون Ùˆ جاي آنها را در هيرارشي اجتماعي Ùˆ سياسي جامعه نه تنها Ù†ÙÙŠ نکرده Ú©Ù‡ در Ù†Ø¸Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. آنچه را Ú©Ù‡ در گذشته تقريبا هيچ کدام از جريانات سياسي در اير ان هرگز به آن بهايي نمي داد.
در گذشته کشور ما تقريبا هر جرياني در دوره اي خود را نماينده تمامي خلق يا مردم دانسته Ùˆ ساير بخش هاي اجتماع را به نوعي در مقابله Ùˆ تضاد اجتماعي با خود قرار داده Ùˆ خواهان ØØ°Ù Ùيزيکي آنها عليرغم پايه هاي اجتماعي شان، به عنوان ÙŠÚ© جريان اجتماعي-اقتصادي گرديده بود. جامعه عمدتا به زØÙ…تکشان Ùˆ دشمنان آنها، مستضعÙين Ùˆ مستکبرين، طبقه کارگر Ùˆ سرمايه دار، مسلمانان Ùˆ Ú©ÙØ§Ø±ØŒ وطن پرست Ùˆ اجنبي، Ùˆ تقسيم بندي هاي مشابه، تقسيم بندي مي شد Ùˆ هر بخشي آزادي Ùˆ بقاء اجتماعي-اقتصادي خود را در گرو انهدام اجتماعي نيروي متضاد خود مي ÙŠØ§ÙØª.
در اين گونه تقسيم بندي هاي اجتماعي، دمکراسي هيچگاه نمي توانست Ú©Ù‡ مسئله Ù…ØÙˆØ±ÙŠ Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ باشد. آنچه به نام دمکراسي موعظه مي شد، ØµØ±ÙØ§ تلاشي بود براي تامين آزادي بيشتر براي گروه هاي سرکوب شده Ùˆ خارج از ØØ§Ú©Ù…يت به منظور دست يابي به قدرت Ùˆ سپس سرکوب ØØ±ÙŠÙ.
Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ…ÙŠ چون ديکتاتوري پرولتاريايي، دمکراسي تمام خلقي، ØØ§Ú©Ù…يت بلامنازعه شيعي يا ØÚ©ÙˆÙ…ت هاي موروثي سلطنت مطلقه ولايي Ùˆ غير ولايي، بيشتر توجيهي بود براي اعمال ديکتاتوري اکثريت جامعه، يا بخشي Ú©Ù‡ خود را اکثريت جامعه قلمداد مي کرد، بر اقليت جامعه Ú©Ù‡ گاه اين اقليت در واقع اکثريت مطلق جامعه بود. Ø¨ØØ« از ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به ØÙ‚وق Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ از اين قبيل هميشه در Ø¨ØØ« هاي چون تقدم ØÙ‚وق اجتماعي بر ÙØ±Ø¯ØŒ تقدم جامعه بر ÙØ±Ø¯ Ùˆ تقدم ØÙ‚وق دمکراتيک بر آزادي هاي دمکراتيک قرباني شده Ùˆ به ØØ§Ø´ÙŠÙ‡ Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ ناديده انگاشته مي شد.
تمايز اصلي بين اين دوران Ùˆ اهميت آن از اين جهت است Ú©Ù‡ ديگر مرکز توجه جنبش اعتراضي مردم Ùˆ جنبش براي دمکراسي در داخل Ùˆ خارج از کشور به Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ مشارکت ÙØ±Ø¯ در عرصه اجتماع منتقل گرديده است. جنبش امروزي دمکراسي ديگر بر Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… مجرد از قبيل ØÙ‚وق دمکراتيک Ùˆ تقدم آن بر آزادي هاي سياسي، تقدم Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ جمعي بر Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ÙØ±Ø¯ÙŠ ØªÚ©ÙŠÙ‡ ندارد، بلکه دقيقا به Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… مشخص Ùˆ ملموسي تکيه Ùˆ تاکيد دارد Ú©Ù‡ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ تقدم آزادي هاي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ سياسي بر Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… مجرد است.
بر پايه چنين درکي است Ú©Ù‡ ديگر نمي توان به بهانه استقلال ملي، ØØ§Ú©Ù…يت استبدادي در داخل را توجيه نمود به بهانه مبارزه با امپرياليسم نمي توان آزاديخواهان Ùˆ هواداران دمکراسي را خلع Ø³Ù„Ø§Ø Ú©Ø±Ø¯.
براي ØØ±Ú©Øª به طر٠دمکراتيزه کردن سيستم در ايران Ùˆ آينده اي دمکراتيک در کشور، بايد يآد Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ Ø§Ù†ØØµØ§Ø± طلبي Ùˆ تØÙ…يل انديشه به ديگران از جانب همه ما متوق٠گرديده Ùˆ بپذيريم Ú©Ù‡ جامعه متکثر است Ùˆ متشکل از گروههاي Ù…ØªÙØ§ÙˆØª اجتماعي، بپذيريم Ú©Ù‡ تمامي بخش هاي جامعه ØÙ‚ ØÙŠØ§Øª سياسي Ùˆ اجتماعي دارند، بپذيريم Ú©Ù‡ سرکوب اکثريت بر اقليت نيز به همان اندازه Ù…ØÚ©ÙˆÙ… است Ú©Ù‡ سرکوبگري مشتي اقليت اقتدارگرا، بپذيريم هر آنچه را Ú©Ù‡ بر خود نمي پسنديم بر ديگران نيز روا نخواهيم داشت. در دمکراسي Ùˆ جامعه دمکراتيک آينده مورد علاقه ما، همه ØÙ‚ دارند، ولي به همان اندازه Ú©Ù‡ هستند. اقتدارگرايي ممنوع است Ùˆ جايي ندارد ولي اقتدارگرايان به همان اندازه اي Ú©Ù‡ هستند ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ در تمامي عرصه هاي جامعه ØØ¶ÙˆØ± داشته باشند Ùˆ تمام ØÙ‚وقشان Ù…ØÙوظ است ولي ØÙ‚ تØÙ…يل انديشه ها Ùˆ سياست ها خود را به ديگران نخواهند داشت Ùˆ نه تنها آنها Ú©Ù‡ هيچ کس ØÙ‚ تØÙ…يل انديشه به ديگري را نخواهد داشت.
واقعيت Ø¨ØØ±Ø§Ù† کنوني ØÚ©Ø§ÙŠØª از آن دارد Ú©Ù‡ هيچ نيرويي نمي تواند به تنهايي مشکلات جامعه را ØÙ„ نموده Ùˆ بدون ØØ¶ÙˆØ± نيروهاي ديگر اجتماع به ØÙ„ Ùˆ ÙØµÙ„ مسائل بپردازد Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ آنها را نيز نمايندگي کند. از جانب ديگر اين Ø¨ØØ±Ø§Ù† دليل آن است Ú©Ù‡ گرايشات گوناگون قدرت سياسي ØØªÙŠ Ù‚Ø§Ø¯Ø± نيستند Ú©Ù‡ همديگر را از عرصه قدرت نيز ØØ°Ù نمايند. اين ØØ°Ù به اين دليل در لايه هاي بالاي قدرت سياسي ممکن نيست Ú©Ù‡ پايه هاي اجتماعي اين گرايشات به درجات Ù…ØªÙØ§ÙˆØª از گذشته در بدنه ØØ§Ú©Ù…يت سياسي وارد گرديده Ùˆ مقاومت اجتماعي در نتيجه ورود آنها به عرصه ÙØ¹Ø§Ù„يت سياسي ديگرگون گشته است. به ÙØ±Ø¶ Ú©Ù‡ ØØªÙŠ ÙŠÚ© جريان سياسي توانايي کسب تماميت قدرت را Ú†Ù‡ از طريق کودتا، Ú†Ù‡ به ØÙ…ايت دخالت خارجي Ùˆ Ú†Ù‡ به شيوه هاي ماÙيايي ترور Ùˆ ÙˆØØ´Øª Ùˆ سلب امنيت از ØØ±ÙŠÙ سياسي داشته باشد Ùˆ به قدرت دست يابد، مطمئنا در ØÙظ قدرت Ùˆ استمرار ØØ§Ú©Ù…يت سياسي دچار همان مشکلاتي خواهد گرديد Ú©Ù‡ ØØ§Ú©Ù…يت ÙØ¹Ù„ÙŠ جمهوري اسلامي با آن مواجه است.
اگر امروز نيروهاي Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± سلطنت پس از 25 سال در عرصه سياست ايران ÙØ¹Ø§Ù„ گشته Ùˆ در تلاش براي بازگشت به ØØ§Ú©Ù…يت سياسي مي باشند. پس آنهايي Ú©Ù‡ امروز در قدرت سياسي بوده Ùˆ از امکانات برتري نسبت به رقيب شکست خورده خود از 25 سال پيش برخوردارند به Ø±Ø§ØØªÙŠ Ùˆ داوطلبانه قدرت را رها نخواهند کرد Ùˆ در صورت سلب تمامي قدرت سياسي از آنها، در آينده به Ø´Ú©Ù„ ÙØ¹Ø§Ù„ در جهت باز پس Ú¯Ø±ÙØªÙ† آن به شيوه هاي Ú†Ù‡ بسا خطرناک تر Ùˆ مخو٠تر از آنچه امروز در عراق بعد از صدام در جريان است در عرصه سياست ايران ظاهر خواهند شد.
نيروهاي هوادار دمکراسي Ùˆ مردم سالاري در خارج از ØØ§Ú©Ù…يت Ùˆ خصوصا خارج از کشور مجموعه اي است Ú©Ù‡ با ضريب بالاي تخصصي Ùˆ دانش علمي Ùˆ تجربه زندگي دمکراتيک Ùˆ تØÙ…Ù„ انديشه مخال٠در Ù…ØÙŠØ· هاي کار Ùˆ زندگي خود Ùˆ شرکت در پروژه هاي کلان اقتصادي-اجتماعي Ùˆ بعضا شرکت در زندگي سياسي کشورهاي Ù…ØÙ„ اقامت خود از توانايي هاي قابل Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ اي براي ساختمان آينده کشور برخوردارند. عدم ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ø§Ù„ اين جريان در زندگي سياسي-اجتماعي کشور نه تنها جامعه را Ù…ØØ±ÙˆÙ… از شايستگي ها Ùˆ استعدادهاي اين بخش نموده Ú©Ù‡ ظرÙيت جنبش Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª Ùˆ دمکراسي در ايران را به شدت به Ù†ÙØ¹ جريانات Ø§Ù†ØØµØ§Ø± طلب Ùˆ اقتدارگرا تغيير خواهد داد. ØØ¶ÙˆØ± اين گرايش در زندگي ÙØ¹Ø§Ù„ کشور به تقويت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دمکراسي در ايران Ùˆ ايجاد زمينه لازم جهت پذيرش همکاري هاي دمکراتيک Ùˆ آشتي جويانه در عرصه هاي داخلي Ùˆ خاجي Ú©Ù…Ú© مي نمايد.
جامعه سياسي ما Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„ين آن اگر به دمکراسي به Ù…Ùهوم واقعي آن، Ú©Ù‡ مشارکت ÙØ¹Ø§Ù„انه تمامي گروه هاي اجتماعي Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در ساختمان جامعه است، معتقد هستند بايد بپذيرند Ú©Ù‡ نمي توان براي قشري معين استثناء قائل شد Ùˆ ØØ°Ù آنها را در عرصه سياست Ú©Ù‡ تعيين کننده ØÙ‚وق اجتماعي آنهاست، دنبال نمود. پذيرش اين اصل Ú©Ù‡ تمامي جريانات سياسي Ùˆ اجتماعي ايران در کنار يکديگر در آينده سياسي کشور مي توانند با رعايت قواعد Ùˆ قوانين ÙŠÚ© زندگي دمکراتيک به آينده اي بهتر براي جامعه Ùˆ تک تک Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ آن نائل آيند، تضمين کننده انتقال مسالمت آميز قدرت سياسي از ÙŠÚ© اقليت تماميت خواه به وسيعترين ائتلا٠دمکراتيک کشور خواهد بود. دمکراسي در ÙŠÚ© کشور ممکن نيست مگر با تضمين آزادي براي تمامي گروههاي اجتماعي Ùˆ نمايندگان سياسي آنها Ùˆ تضمين Ùˆ پذيرش قواعد مورد قبول Ùˆ تواÙÙ‚ اجتماع، Ú©Ù‡ اين قواعد نيز انعکاسي است از آمال Ùˆ آرزوهاي نيروهاي اجتماعي واقعا موجود ÙŠÚ© کشور متناسب با درک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ùˆ تاريخي آنها.
با Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ØŒ
رضا ÙØ§Ù†ÙŠ ÙŠØ²Ø¯ÙŠ
22 آگوست 2003
دوران جديدي در ØÙŠØ§Øª سياسي-اجتماعي جامعه ما آغاز شده است. جامعه ما از اين جهت ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ دمکراسي را سر داده Ú©Ù‡ واقعا جامعه ايست متکثر از گروه هاي مختل٠اجتماعي. نياز ÙˆØØ¯Øª جامعه براي Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª Ùˆ ØÙظ تمامي بخش هاي شرکت کننده در آن Ùˆ تامين شرکت آنها در Ø´Ú©Ù„ گيري ØØ§Ù„ Ùˆ آينده، دمکراسي را در Ù…ØÙˆØ± نيازهاي اجتماع Ùˆ Ø¨ØØ« هاي اجتماعي-سياسي قرار داده است.
جنبش Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª در ايران در واقع Ù…ØØµÙˆÙ„ اين نياز اجتماعي است Ùˆ پاسخي است به اين نياز. از اين جهت است Ú©Ù‡ بايد Ú¯ÙØª اين جنبش نه نتيجه خيرخواهي آقاي خاتمي يا دوستان ايشان در جبهه دوم خرداد Ùˆ نه هيچ گروه Ùˆ دسته ديگري است، بلکه ÙŠÚ© نياز اجتماعي براي برون Ø±ÙØª از Ø¨ØØ±Ø§Ù† کنوني Ùˆ Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª کشور در آينده است. اما به ØÙ‚ بايد اذعان داشت Ú©Ù‡ اين گروه از Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† به عنوان نمايندگان Ùکري Ùˆ سياسي بخش وسيعي از مردم ايران به اين معني از ديگران متمايز Ùˆ مشخص مي گردد Ú©Ù‡ براي اولين بار به اين واقعيت اجتماعي پي مي برد Ú©Ù‡ براي تامين نظرات Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ گروهي نمي بايد Ú©Ù‡ رقيب را به تمامي از ميدان بدر کرده Ùˆ تماميت خواهي کرد. اينها کما بيش Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ديگران را با درجات گوناگون Ùˆ جاي آنها را در هيرارشي اجتماعي Ùˆ سياسي جامعه نه تنها Ù†ÙÙŠ نکرده Ú©Ù‡ در Ù†Ø¸Ø±Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯. آنچه را Ú©Ù‡ در گذشته تقريبا هيچ کدام از جريانات سياسي در اير ان هرگز به آن بهايي نمي داد.
در گذشته کشور ما تقريبا هر جرياني در دوره اي خود را نماينده تمامي خلق يا مردم دانسته Ùˆ ساير بخش هاي اجتماع را به نوعي در مقابله Ùˆ تضاد اجتماعي با خود قرار داده Ùˆ خواهان ØØ°Ù Ùيزيکي آنها عليرغم پايه هاي اجتماعي شان، به عنوان ÙŠÚ© جريان اجتماعي-اقتصادي گرديده بود. جامعه عمدتا به زØÙ…تکشان Ùˆ دشمنان آنها، مستضعÙين Ùˆ مستکبرين، طبقه کارگر Ùˆ سرمايه دار، مسلمانان Ùˆ Ú©ÙØ§Ø±ØŒ وطن پرست Ùˆ اجنبي، Ùˆ تقسيم بندي هاي مشابه، تقسيم بندي مي شد Ùˆ هر بخشي آزادي Ùˆ بقاء اجتماعي-اقتصادي خود را در گرو انهدام اجتماعي نيروي متضاد خود مي ÙŠØ§ÙØª.
در اين گونه تقسيم بندي هاي اجتماعي، دمکراسي هيچگاه نمي توانست Ú©Ù‡ مسئله Ù…ØÙˆØ±ÙŠ Ø¬Ø§Ù…Ø¹Ù‡ باشد. آنچه به نام دمکراسي موعظه مي شد، ØµØ±ÙØ§ تلاشي بود براي تامين آزادي بيشتر براي گروه هاي سرکوب شده Ùˆ خارج از ØØ§Ú©Ù…يت به منظور دست يابي به قدرت Ùˆ سپس سرکوب ØØ±ÙŠÙ.
Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ…ÙŠ چون ديکتاتوري پرولتاريايي، دمکراسي تمام خلقي، ØØ§Ú©Ù…يت بلامنازعه شيعي يا ØÚ©ÙˆÙ…ت هاي موروثي سلطنت مطلقه ولايي Ùˆ غير ولايي، بيشتر توجيهي بود براي اعمال ديکتاتوري اکثريت جامعه، يا بخشي Ú©Ù‡ خود را اکثريت جامعه قلمداد مي کرد، بر اقليت جامعه Ú©Ù‡ گاه اين اقليت در واقع اکثريت مطلق جامعه بود. Ø¨ØØ« از ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به ØÙ‚وق Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ از اين قبيل هميشه در Ø¨ØØ« هاي چون تقدم ØÙ‚وق اجتماعي بر ÙØ±Ø¯ØŒ تقدم جامعه بر ÙØ±Ø¯ Ùˆ تقدم ØÙ‚وق دمکراتيک بر آزادي هاي دمکراتيک قرباني شده Ùˆ به ØØ§Ø´ÙŠÙ‡ Ø±ÙØªÙ‡ Ùˆ ناديده انگاشته مي شد.
تمايز اصلي بين اين دوران Ùˆ اهميت آن از اين جهت است Ú©Ù‡ ديگر مرکز توجه جنبش اعتراضي مردم Ùˆ جنبش براي دمکراسي در داخل Ùˆ خارج از کشور به Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÙŠ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ مشارکت ÙØ±Ø¯ در عرصه اجتماع منتقل گرديده است. جنبش امروزي دمکراسي ديگر بر Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… مجرد از قبيل ØÙ‚وق دمکراتيک Ùˆ تقدم آن بر آزادي هاي سياسي، تقدم Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ جمعي بر Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ÙØ±Ø¯ÙŠ ØªÚ©ÙŠÙ‡ ندارد، بلکه دقيقا به Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… مشخص Ùˆ ملموسي تکيه Ùˆ تاکيد دارد Ú©Ù‡ Ø§ØØªØ±Ø§Ù… به ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ تقدم آزادي هاي ÙØ±Ø¯ÙŠ Ùˆ سياسي بر Ù…ÙØ§Ù‡ÙŠÙ… مجرد است.
بر پايه چنين درکي است Ú©Ù‡ ديگر نمي توان به بهانه استقلال ملي، ØØ§Ú©Ù…يت استبدادي در داخل را توجيه نمود به بهانه مبارزه با امپرياليسم نمي توان آزاديخواهان Ùˆ هواداران دمکراسي را خلع Ø³Ù„Ø§Ø Ú©Ø±Ø¯.
براي ØØ±Ú©Øª به طر٠دمکراتيزه کردن سيستم در ايران Ùˆ آينده اي دمکراتيک در کشور، بايد يآد Ú¯Ø±ÙØª Ú©Ù‡ Ø§Ù†ØØµØ§Ø± طلبي Ùˆ تØÙ…يل انديشه به ديگران از جانب همه ما متوق٠گرديده Ùˆ بپذيريم Ú©Ù‡ جامعه متکثر است Ùˆ متشکل از گروههاي Ù…ØªÙØ§ÙˆØª اجتماعي، بپذيريم Ú©Ù‡ تمامي بخش هاي جامعه ØÙ‚ ØÙŠØ§Øª سياسي Ùˆ اجتماعي دارند، بپذيريم Ú©Ù‡ سرکوب اکثريت بر اقليت نيز به همان اندازه Ù…ØÚ©ÙˆÙ… است Ú©Ù‡ سرکوبگري مشتي اقليت اقتدارگرا، بپذيريم هر آنچه را Ú©Ù‡ بر خود نمي پسنديم بر ديگران نيز روا نخواهيم داشت. در دمکراسي Ùˆ جامعه دمکراتيک آينده مورد علاقه ما، همه ØÙ‚ دارند، ولي به همان اندازه Ú©Ù‡ هستند. اقتدارگرايي ممنوع است Ùˆ جايي ندارد ولي اقتدارگرايان به همان اندازه اي Ú©Ù‡ هستند ØÙ‚ دارند Ú©Ù‡ در تمامي عرصه هاي جامعه ØØ¶ÙˆØ± داشته باشند Ùˆ تمام ØÙ‚وقشان Ù…ØÙوظ است ولي ØÙ‚ تØÙ…يل انديشه ها Ùˆ سياست ها خود را به ديگران نخواهند داشت Ùˆ نه تنها آنها Ú©Ù‡ هيچ کس ØÙ‚ تØÙ…يل انديشه به ديگري را نخواهد داشت.
واقعيت Ø¨ØØ±Ø§Ù† کنوني ØÚ©Ø§ÙŠØª از آن دارد Ú©Ù‡ هيچ نيرويي نمي تواند به تنهايي مشکلات جامعه را ØÙ„ نموده Ùˆ بدون ØØ¶ÙˆØ± نيروهاي ديگر اجتماع به ØÙ„ Ùˆ ÙØµÙ„ مسائل بپردازد Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ آنها را نيز نمايندگي کند. از جانب ديگر اين Ø¨ØØ±Ø§Ù† دليل آن است Ú©Ù‡ گرايشات گوناگون قدرت سياسي ØØªÙŠ Ù‚Ø§Ø¯Ø± نيستند Ú©Ù‡ همديگر را از عرصه قدرت نيز ØØ°Ù نمايند. اين ØØ°Ù به اين دليل در لايه هاي بالاي قدرت سياسي ممکن نيست Ú©Ù‡ پايه هاي اجتماعي اين گرايشات به درجات Ù…ØªÙØ§ÙˆØª از گذشته در بدنه ØØ§Ú©Ù…يت سياسي وارد گرديده Ùˆ مقاومت اجتماعي در نتيجه ورود آنها به عرصه ÙØ¹Ø§Ù„يت سياسي ديگرگون گشته است. به ÙØ±Ø¶ Ú©Ù‡ ØØªÙŠ ÙŠÚ© جريان سياسي توانايي کسب تماميت قدرت را Ú†Ù‡ از طريق کودتا، Ú†Ù‡ به ØÙ…ايت دخالت خارجي Ùˆ Ú†Ù‡ به شيوه هاي ماÙيايي ترور Ùˆ ÙˆØØ´Øª Ùˆ سلب امنيت از ØØ±ÙŠÙ سياسي داشته باشد Ùˆ به قدرت دست يابد، مطمئنا در ØÙظ قدرت Ùˆ استمرار ØØ§Ú©Ù…يت سياسي دچار همان مشکلاتي خواهد گرديد Ú©Ù‡ ØØ§Ú©Ù…يت ÙØ¹Ù„ÙŠ جمهوري اسلامي با آن مواجه است.
اگر امروز نيروهاي Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± سلطنت پس از 25 سال در عرصه سياست ايران ÙØ¹Ø§Ù„ گشته Ùˆ در تلاش براي بازگشت به ØØ§Ú©Ù…يت سياسي مي باشند. پس آنهايي Ú©Ù‡ امروز در قدرت سياسي بوده Ùˆ از امکانات برتري نسبت به رقيب شکست خورده خود از 25 سال پيش برخوردارند به Ø±Ø§ØØªÙŠ Ùˆ داوطلبانه قدرت را رها نخواهند کرد Ùˆ در صورت سلب تمامي قدرت سياسي از آنها، در آينده به Ø´Ú©Ù„ ÙØ¹Ø§Ù„ در جهت باز پس Ú¯Ø±ÙØªÙ† آن به شيوه هاي Ú†Ù‡ بسا خطرناک تر Ùˆ مخو٠تر از آنچه امروز در عراق بعد از صدام در جريان است در عرصه سياست ايران ظاهر خواهند شد.
نيروهاي هوادار دمکراسي Ùˆ مردم سالاري در خارج از ØØ§Ú©Ù…يت Ùˆ خصوصا خارج از کشور مجموعه اي است Ú©Ù‡ با ضريب بالاي تخصصي Ùˆ دانش علمي Ùˆ تجربه زندگي دمکراتيک Ùˆ تØÙ…Ù„ انديشه مخال٠در Ù…ØÙŠØ· هاي کار Ùˆ زندگي خود Ùˆ شرکت در پروژه هاي کلان اقتصادي-اجتماعي Ùˆ بعضا شرکت در زندگي سياسي کشورهاي Ù…ØÙ„ اقامت خود از توانايي هاي قابل Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ù‡ اي براي ساختمان آينده کشور برخوردارند. عدم ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ø§Ù„ اين جريان در زندگي سياسي-اجتماعي کشور نه تنها جامعه را Ù…ØØ±ÙˆÙ… از شايستگي ها Ùˆ استعدادهاي اين بخش نموده Ú©Ù‡ ظرÙيت جنبش Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª Ùˆ دمکراسي در ايران را به شدت به Ù†ÙØ¹ جريانات Ø§Ù†ØØµØ§Ø± طلب Ùˆ اقتدارگرا تغيير خواهد داد. ØØ¶ÙˆØ± اين گرايش در زندگي ÙØ¹Ø§Ù„ کشور به تقويت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ دمکراسي در ايران Ùˆ ايجاد زمينه لازم جهت پذيرش همکاري هاي دمکراتيک Ùˆ آشتي جويانه در عرصه هاي داخلي Ùˆ خاجي Ú©Ù…Ú© مي نمايد.
جامعه سياسي ما Ùˆ ÙØ¹Ø§Ù„ين آن اگر به دمکراسي به Ù…Ùهوم واقعي آن، Ú©Ù‡ مشارکت ÙØ¹Ø§Ù„انه تمامي گروه هاي اجتماعي Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در ساختمان جامعه است، معتقد هستند بايد بپذيرند Ú©Ù‡ نمي توان براي قشري معين استثناء قائل شد Ùˆ ØØ°Ù آنها را در عرصه سياست Ú©Ù‡ تعيين کننده ØÙ‚وق اجتماعي آنهاست، دنبال نمود. پذيرش اين اصل Ú©Ù‡ تمامي جريانات سياسي Ùˆ اجتماعي ايران در کنار يکديگر در آينده سياسي کشور مي توانند با رعايت قواعد Ùˆ قوانين ÙŠÚ© زندگي دمکراتيک به آينده اي بهتر براي جامعه Ùˆ تک تک Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ آن نائل آيند، تضمين کننده انتقال مسالمت آميز قدرت سياسي از ÙŠÚ© اقليت تماميت خواه به وسيعترين ائتلا٠دمکراتيک کشور خواهد بود. دمکراسي در ÙŠÚ© کشور ممکن نيست مگر با تضمين آزادي براي تمامي گروههاي اجتماعي Ùˆ نمايندگان سياسي آنها Ùˆ تضمين Ùˆ پذيرش قواعد مورد قبول Ùˆ تواÙÙ‚ اجتماع، Ú©Ù‡ اين قواعد نيز انعکاسي است از آمال Ùˆ آرزوهاي نيروهاي اجتماعي واقعا موجود ÙŠÚ© کشور متناسب با درک ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ùˆ تاريخي آنها.
با Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ØŒ
رضا ÙØ§Ù†ÙŠ ÙŠØ²Ø¯ÙŠ
22 آگوست 2003
Next entry: Ø§ÙØ´Ø§Ø¡ Ùˆ انزواي قوه قضائيه
Previous entry: سايه سنگين روزهاي مرگ