رضا ÙØ§Ù†ÛŒ یزدی
گویند رمز عشق مگویید و نشنوید
مشکل ØÚ©Ø§ÛŒØªÛŒ است Ú©Ù‡ تقریر می‌‌کنند
جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت، Ùˆ نه از سیاست
در ØØ§Ø´ÛŒÙ‡ مقاله «دمکراسی Ùˆ التزامات آن» نوشته آقای علی راسخ Ø§ÙØ´Ø§Ø±
دیروز در جلسات Ù‡ÙØªÚ¯ÛŒ ما در برکلی، Ú©Ø§Ù„ÛŒÙØ±Ù†ÛŒØ§ØŒ آقای علی راسخ Ø§ÙØ´Ø§Ø± نیز ØØ¶ÙˆØ± داشتند Ùˆ Ø¨ØØ«ÛŒ را در رابطه با آينده ایران Ùˆ دمکراسی Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÙˆØ¯Ù†Ø¯. Ø¨ØØ« ایشان انگیزه ای شد Ú©Ù‡ مطلب ایشان Ú©Ù‡ Ù‡ÙØªÙ‡ گذشته در ایران امروز چاپ شده بود Ùˆ در راستای Ø¨ØØ« کوتاه ایشان در شهرمان برکلی بود، نظر مرا جلب کند. بخش دوم مقاله ایشان، «دمکراسی Ùˆ التزامات آن» Ú©Ù‡ در تاریخ 23 مارس سال 2004 در ایران امروز به چاپ رسیده، مورد نظر من در این مطلب است.
مقاله ایشان در مجموع در صدد پاسخگویی به این سوال است Ú©Ù‡ «چرا جدایی دین Ùˆ ایدئولوژي از دولت Ùˆ یا ØÚ©ÙˆÙ…ت غلط است Ùˆ جدایی دین Ùˆ ایدئولوژي از سیاست صØÛŒØ است.»
Ø¨ØØ« سکولاریزم Ùˆ لائیسیته در سالهای اخیر در کشور ما از اهمیت ويژه اي برخوردار گردیده است. تلاش Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…تی برای Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª در چارچوب نظام جمهوری اسلامی Ùˆ توسعه سیاسی در کشور به این Ø¨ØØ« بیشتر از همیشه اهمیت بخشید. Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…تی عمدتا توسعه سیاسی در کشور را در چارچوب نظام ØØ§Ú©Ù… جمهوری اسلامی میسر دیدند Ùˆ جامعه متØÙˆÙ„ پس از Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª را با مضامینی همچون مردمسالاری دینی ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دادند.
بن بست جنبش Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª از بالا Ùˆ شکست نهایی این پروژه در انتخابات دوره Ù‡ÙØªÙ… مجلس، نه تنها از اهمیت سکولاریزه کردن ØÚ©ÙˆÙ…ت در ایران نکاست Ú©Ù‡ نشان داد هرگونه تØÙˆÙ„ در کشور ابتدا Ù…ÛŒ باید در پاسخ به راه ØÙ„ هایی برای چگونگی قطع ید ØØ§Ú©Ù…یت دینی یا پایان بخشیدن به تسلط نهاد دین Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØª از دستگاه ØÚ©ÙˆÙ…تی کشور دست یابد.
از این جهت تمام توجه اپوزیسیون داخل Ùˆ خارج از کشور دوباره به Ø¨ØØ« اساسی سکولاریزه کردن ØØ§Ú©Ù…یت معطو٠گشته است. Ø¨ØØ« سکولاریزه کردن ØØ§Ú©Ù…یت دقیقا با Ù…Ùهوم یک ØØ§Ú©Ù…یت سکولار Ù…ØªÙØ§ÙˆØª بوده Ùˆ هر کدام از اهمیت خاص خود برخوردار است. این Ú©Ù‡ امکان سکولاریزه کردن ØØ§Ú©Ù…یت کنونی به Ú†Ù‡ اندازه Ùˆ به Ú†Ù‡ گونه ای قابل اجراست، Ø¨ØØ«ÙŠ Ø§Ø³Øª کاملا مستقل Ùˆ خارج از موضوع این مطلب Ú©Ù‡ به جای خود باید به آن پرداخت. من به سهم خود در آينده به این Ø¨ØØ« بازخواهم گشت.
اما موضوع این مطلب نکته اساسی Ø¨ØØ«ÛŒ است Ú©Ù‡ دوست گرامی آقاي علی راسخ Ø§ÙØ´Ø§Ø± از آن به عنوان نادرست بودن Ø¨ØØ« جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنند. به نظر ایشان، سکولاریزم یعنی جدایی دین از سیاست. ایشان معتقدند دمکراسی زمانی در یک جامعه " Ù…ØÙ‚Ù‚ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ دین Ùˆ ایدئولوژي از سیاست جدا باشد." ایشان Ù…ÛŒ گویند "دولتی Ù…ÛŒ تواند نمودار عرÙیت باشد Ùˆ سیاستگذاری عرÙÛŒ نماید Ú©Ù‡ برخاسته از مردم Ùˆ ملت Ùˆ جامعه ای باشد Ú©Ù‡ آنان نیز در سیاستگذاری خود اصل عرÙیت Ùˆ لائیسیته را رعایت کنند Ùˆ جزئی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آنان شده باشد."
اینجا نکته ای را از ایشان Ù…ÛŒ پرسم: آيا با این ÙØ±Ø¶ Ú©Ù‡ تا اصل عرÙیت Ùˆ لائیسیته جزئی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملت نباشد، ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار ممکن نیست؟
شما آينده ایران را Ùˆ تØÙ‚Ù‚ یک ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار را چگونه ارزیابی Ù…ÛŒ کنید؟ چند ده سال دیگر ما باید صبر کنیم Ú©Ù‡ اصل عرÙیت Ùˆ لائیسیته جزئی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملت ما گردد؟ آيا این همان نیست Ú©Ù‡ رهبران جمهوری اسلامی به سخنی دیگر Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار در ایران خواست مردم نیست چرا Ú©Ù‡ با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ باورهای کنونی مردم ما همخوانی ندارد؟
اشتباه نشود، به اعتقاد من امکان تØÙ‚Ù‚ یک ØÚ©ÙˆÙ…ت سکولار ØØªÛŒ در شرایط کنونی ایران میسر است. وجود یک ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار در یک کشور لزوما به Ù…Ùهوم این نیست Ú©Ù‡ عرÙیت Ùˆ لائیسیته بخشی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آن ملت شده باشد.
همینجا بهتر است به نکته بهتری در نوشته شما اشاره کنم.
شما آزادي Ùˆ سکولاریزم را متراد٠می گیرید، به همین دلیل آنجا Ú©Ù‡ از ØÚ©ÙˆÙ…ت رضا شاه نام Ù…ÛŒ برید، عدم آزادي در آن دوران را به غیر سکولار بودن ØÚ©ÙˆÙ…ت نیز ØªÙØ³ÛŒØ± Ù…ÛŒ کنید. دوران ØÚ©ÙˆÙ…ت Ù…ØÙ…د رضا شاه نهاد ØÚ©ÙˆÙ…ت نهادی بود مستقل از نهاد دین، قوانین ØÚ©ÙˆÙ…تی با Ù…ØÚ© قوانین دینی مشروعیت نمی ÛŒØ§ÙØªØŒ گرچه دین Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒÙˆÙ† از Ù†Ùوذ Ùˆ امتیازات معینی در جامعه برخوردار بودند، ولی به هیچ روی بخشی از ØØ§Ú©Ù…یت از آن آنها نبود. عدم دمکراسی Ùˆ آزادي در کشور، لزوما نباید به سکولار بودن یا نبودن ØÚ©ÙˆÙ…تی ØªÙØ³ÛŒØ± گردد.
ما از قاطی کردن این گونه از Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… سودی نمی بریم. بیان سکولار بودن ØÚ©ÙˆÙ…ت پهلوی به هیچ عنوان به معنی ØÙ…ایت از دیکتاتوری Ùˆ روش ضد دمکراتیک آن نبوده Ùˆ نباید ØªÙØ³ÛŒØ± گردد. ØÚ©ÙˆÙ…ت هایی شبیه ØÚ©ÙˆÙ…ت پهلوی Ùˆ یا ØØ²Ø¨ بعث در عراق در عین اعمال دیکتاتوری به درجات گوناگون خود، ØÚ©ÙˆÙ…ت هایی سکولار بودند. تداخل این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… به Ù†ÙØ¹ جنبش دمکراسی خواهی در کشور نبوده Ùˆ باید از آن پرهیز کرد. لازم به ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ رابطه دمکراسی Ùˆ سکولاریزم رابطه ای دو طرÙÙ‡ نیست. یعنی Ù…ÛŒ توان سکولار بود ولی دمکرات نبود، ولی نمی توان غیر سکولار بود، یعنی به ØØ§Ú©Ù…یت دینی معتقد بود Ùˆ دمکرات هم بود.
اصل پذیرش ØØ§Ú©Ù…یت دینی Ùˆ اصل پذیرش ØØ§Ú©Ù…یت نهاد دین بر جامعه ای Ú©Ù‡ در آن ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† ادیان Ùˆ ایدئولوژي هاي مختل٠زندگی Ù…ÛŒ کنند، مغایر با دمکراسی Ùˆ مردمسالاری است. پذیرش ØØ§Ú©Ù…یت دینی به معنای پذیرش ØÚ©ÙˆÙ…ت بخش معینی از جامعه بر تمامیت جامعه است. ØØªÛŒ اگر بپذیریم Ú©Ù‡ این بخش اکثریت جامعه را تشکیل Ù…ÛŒ دهد، تØÙ…یل نظر این اکثریت ØªØØª هر نام به همان اندازه نامقبول است Ú©Ù‡ اعمال دیکتاتوری یک ÙØ±Ø¯ بر اکثریت جامعه.
به قول جان استوارت میل در رساله در باره آزادي « اگر همه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بشر، منهای یک Ù†ÙØ±ØŒ عقیده ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ داشتند Ùˆ تنها یک Ù†ÙØ± عقیده اش با آن باقی بشریت مخال٠بود، عمل اینان Ú©Ù‡ صدای آن یک Ù†ÙØ± را به زور خاموش کنند همان اندازه ناØÙ‚ Ùˆ نارواست Ú©Ù‡ عمل خود وی، اگر ÙØ±Ø¶Ø§ قدرت این را داشت Ú©Ù‡ صدای نوع بشر را به زور خاموش نماید."
پس لزوما نباید سکولار بودن یک ØÚ©ÙˆÙ…ت را به دمکراتیک بودن آن وابسته نمود، اما دینی بودن یک ØÚ©ÙˆÙ…ت ØØªÙ…ا نتیجه اش غیر دمکراتیک بودن آن ØÚ©ÙˆÙ…ت است.
اما برگردیم به Ø¨ØØ« اصلی موضوع مقاله شما، "غلط بودن Ø¨ØØ« جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت" Ùˆ Ø¨ØØ« "صØÛŒØ بودن جدایی دین از سیاست".
اساس Ø¨ØØ« سکولاریزم Ùˆ لائیسیته با اینکه ØªÙØ§ÙˆØª در این دو Ù…ÛŒ باشد Ùˆ نمی توان آن دو را یکسان دانست، بنیادش بر جدایی ØÙˆØ²Ù‡ عمومی جامعه از ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی زندگی انسانهاست. اساس این Ø¨ØØ« بر پذیرش ØÙ‚ انتخاب انسانها در ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی زندگی آنهاست Ùˆ عدم دخالت جامعه در عرصه خصوصی زندگی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯. یعنی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ ØÙ‚ دارند هر آنچه را Ú©Ù‡ تمایل دارند در عرصه زندگی خصوصی خود انتخاب نمایند، تØÙ…یل در عرصه زندگی خصوصی مجاز نیست، عرصه Ùکر انسان ها دنیای خصوصي آنهاست، نمی توان به آن تØÙ…یل روا داشت. Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با انتخاب های معینی در عرصه زندگی خصوصی خود تلاش نیز Ù…ÛŒ نمایند Ú©Ù‡ در زندگی جمعی شرکت نموده Ùˆ جامعه را متناسب با خواست ها Ùˆ امیال شخصی خود نیز هماهنگ نمایند. یعنی هر ÙØ±Ø¯ گرچه Ú©Ù‡ یک موجود ÙØ±Ø¯ÛŒ است Ùˆ یک ÙØ±Ø¯ÛŒØª خاص خود را دارد Ú©Ù‡ تجاوز به ØØ±ÛŒÙ… آن تجاوز به شخصیت ÙØ±Ø¯ÛŒ اوست، اما با همان ÙØ±Ø¯ÛŒØª خاص خود در عرصه جامعه به مثابه یک موجود اجتماعی نیز شرکت Ù…ÛŒ کند. این شرکت در عرصه جامعه مطمئنا با آرزوها Ùˆ امیال ÙØ±Ø¯ همراه است. Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در زندگی اجتماعی از شخصیت ÙØ±Ø¯ÛŒ خود جدا نمی شوند Ùˆ نمی توان چنین تصوری داشت. شخصیت اجتماعی انسان ها، شخصیتی جدا از موجودیت ÙØ±Ø¯ÛŒ آنها نیست. شرکت Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در ØÙˆØ²Ù‡ سیاست نه تنها دخالت در ØÙˆØ²Ù‡ عمومی نیست Ú©Ù‡ دقیقا عرصه ای است از ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی جامعه. چرا این را Ù…ÛŒ گویم، با مثال روشن تر خواهد شد.
هر ÙØ±Ø¯ در سیاست ØÙ‚ انتخاب دارد، یعنی Ú©Ù‡ مختار است Ú©Ù‡ سیاست مورد علاقه خود را انتخاب نماید. در سیاست تنوع Ùˆ گوناگونی موجود است. شما ØÙ‚ انتخاب دارید، مثلا Ù…ÛŒ پذیرید Ú©Ù‡ عضو جبهه ملی باشید، یا ØØ²Ø¨ توده یا Ø§ØªØØ§Ø¯ جمهوری خواهان ایران یا جبهه مشارکت یا نهضت آزادی یا هر گروه دیگری، یا Ú©Ù‡ اصلا در هیچ کدام از این گروه ها شرکت نکنید Ùˆ ØØ²Ø¨ خود را ایجاد کنید، یا Ú©Ù‡ اصلا در سیاست شرکت نکنید. سیاست ØÙˆØ²Ù‡ انتخاب شخصی شماست.
اما در ØÙˆØ²Ù‡ عمومی، یعنی نهاد ØÚ©ÙˆÙ…ت، شما ØÙ‚ انتخاب ندارید. در یک جامعه یک ØÚ©ÙˆÙ…ت بیشتر نیست. اینجا ØÙˆØ²Ù‡ شخصی انتخاب شما نیست Ú©Ù‡ با تمایل خود این ØÚ©ÙˆÙ…ت یا آن ØÚ©ÙˆÙ…ت را تجربه کنید. یک ØÚ©ÙˆÙ…ت است برای Ú©Ù„ جامعه. یعنی ØÙˆØ²Ù‡ عمومی، آنجایی Ú©Ù‡ به همه تعلق دارد، سرنوشت همه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ جدا از علائق Ùˆ انتخاب های شخصی آنها در پهنه سراسر کشوری توسط یک ØÚ©ÙˆÙ…ت تعیین Ù…ÛŒ گردد. اینجا شما ØÙ‚ انتخاب ندارید. Ú†Ù‡ رای بدهید، Ú†Ù‡ رای ندهید، Ú†Ù‡ به سیاست علاقه داشته باشيد، Ú†Ù‡ نداشته باشید، Ú†Ù‡ عضو ØØ²Ø¨ معینی باشید Ú†Ù‡ نباشيد، یک ØÚ©ÙˆÙ…ت بر همه اعمال ØØ§Ú©Ù…یت سیاسی Ù…ÛŒ کند. اینکه این ØÚ©ÙˆÙ…ت دمکرات است یا خیر، ØªÙØ§ÙˆØª اساسی در تعداد Ùˆ تعدد ØÚ©ÙˆÙ…ت ها نمی کند.
Ø¨ØØ« جدایی دین Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت اینجاست Ú©Ù‡ معنا پیدا Ù…ÛŒ کند. یعنی اینکه شما با تمایل دینی اسلامی Ù…ÛŒ توانید به یک ØØ²Ø¨ اسلامی گرایش سیاسی داشته باشید، مثلا جبهه مشارکت یا نهضت آزادی در ایران یا Ø§ØØ²Ø§Ø¨ مشابه آنها در ترکیه Ùˆ هندوستان، یامثلا با گرایش مسیØÛŒ به ØØ²Ø¨ دمکرات مسیØÛŒ در آلمان یا اتریش بپیوندید. تمایل شما به ØØ²Ø¨ÛŒ با تمایلات دینی یا ایدئولوژیک شبیه شما دقیقا ØÙˆØ²Ù‡ انتخاب ÙØ±Ø¯ÛŒ شماست. پس شما در انتخاب سیاست به مثابه یک امر خصوصی نه تنها ØÙ‚ انتخاب دارید Ú©Ù‡ امکان انتخاب هم در یک جامعه مدنی برای شما ÙØ±Ø§Ù‡Ù… است. یعنی Ø§ØØ²Ø§Ø¨ØŒ انجمن ها Ùˆ سازمان های سیاسی با تمایلات گوناگون ایدئولوژیک Ùˆ دینی هم ØÙ‚ ØØ¶ÙˆØ± دارند Ùˆ هم موجودند Ùˆ شمایید Ú©Ù‡ انتخاب Ù…ÛŒ کنید.
اما در ØÙˆØ²Ù‡ عمومی، یک ØØ§Ú©Ù…یت سیاسی است. یعنی یک مجموعه از قوانین، نهادها Ùˆ سازمان هایی در یک کشور ØÚ©ÙˆÙ…ت را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. این ØÚ©ÙˆÙ…ت، ØÚ©ÙˆÙ…تی است Ú©Ù‡ ØØ§Ú©Ù…یت سیاسی خود را برای دوره معینی در ØÚ©ÙˆÙ…ت های جمهوری یا برای دوره های درازمدت تری در اشکال دیگر آن به مجموعه جامعه Ùˆ تمامی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ تشکیل دهنده یک کشور اعمال Ù…ÛŒ کند. شما به عنوان یک ÙØ±Ø¯ØŒ ØÙ‚ انتخاب بین ØÚ©ÙˆÙ…ت ها را ندارید. یعنی در یک سرزمین نمی توانید دو یا سه یا چند ØÚ©ÙˆÙ…ت داشته باشید Ùˆ متناسب با سلیقه شخصی خود یکی را انتخاب کنید. به این Ù…Ùهوم است Ú©Ù‡ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† سکولاریزم، سکولاریزم را جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت معنی Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نه جدایی دین از سیاست.
نهاد ØÚ©ÙˆÙ…ت در یک کشور، متعلق به ØÙˆØ²Ù‡ عمومی است، یعنی به همگان تعلق دارد ولی Ø§ØØ²Ø§Ø¨ سیاسی در ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی هستند. نهادی عمومی نیستند، تشکل هایی داوطلبانه Ùˆ متعلق به Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ است Ú©Ù‡ در جهت معینی ایدئولوژیک، مذهبی، Ø´Ú©Ù„ ØÚ©ÙˆÙ…تی Ùˆ ... هماهنگ Ùˆ همسو Ùکر Ù…ÛŒ کنند.
یک دیندار از موضع یک شهروند، اما شهروندی با باورهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیک Ú©Ù‡ خود درسیاست کشور شرکت Ù…ÛŒ کند Ùˆ ØØ²Ø¨ مورد علاقه خود را Ù…ÛŒ جوید، اما همان دیندار در ØÙˆØ²Ù‡ ØØ§Ú©Ù…یت نمی تواند به باورهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیک خود با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از اهرم های ØÚ©ÙˆÙ…تی اقدام نماید. شما وقتی از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ شهروندان ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کنید بیشتر انسان مورد نظر شما یک انسان مجرد Ùˆ خیالی است. Ù…ÛŒ گویید "یک دیندار از موضع یک شهروند در سیاست کشور یا استان ... انجام وظیÙÙ‡ Ù…ÛŒ کند، نه از موضع یک مسلمان شیعه یا یک ایرانی مسلمان اهل سنت ... Ùˆ یا یک ایرانی بیدین Ùˆ ..." شما ابتدا یک ÙØ±Ø¯ØŒ یک شهروند Ùˆ یک دیندار یا غیر دیندار را با یک عنصر ØÚ©ÙˆÙ…تی قاطی Ù…ÛŒ کنید. برخلا٠تصور Ùˆ تصویر مجرد انسانی Ú©Ù‡ شما از یک شهروند ارائه Ù…ÛŒ کنید، باید Ú¯ÙØª این انسان ها علائق مذهبی یا ایدئولوژیک معینی دارند Ùˆ تمایل دارند با علائق مذهبی Ùˆ ایدئولوژیک خود سیاست کنند. جدایی دین از سیاست به Ù…Ùهومی Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒ گویید، یعنی جدایی علائق خاص یک ÙØ±Ø¯ Ùˆ پرهیز از گرایش به علائق شخصی در ØÙˆØ²Ù‡ ای از ÙØ¹Ø§Ù„یت Ùˆ مشارکت شخصی ÙØ±Ø¯. چگونه شما از ÙØ±Ø¯ÛŒ Ù…ÛŒ خواهید Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی زندگی خود Ùˆ انتخاب خصوصی خود Ú©Ù‡ سیاست مورد علاقه اش در یک جامعه پلورالیستی است، از ویژگی شخصی خود Ú©Ù‡ مثلا مذهبی بودن آن است، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ بگیرد Ùˆ چرا بگیرد؟
اما در رابطه با جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت، از آنجا Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت دیگر عرصه علائق Ùˆ Ùکر یک ÙØ±Ø¯ نیست، Ùˆ نهادی است متعلق به Ú©Ù„ جامعه Ùˆ در خدمت آن، هرگاه یک ÙØ±Ø¯ در این نهاد عمومی شرکت Ù…ÛŒ کند، نمی تواند Ùˆ نباید علائق خود Ùˆ باورهای شخصی خود را (مذهب Ùˆ ایدئولوژي) به دیگران از طریق نهاد ØÚ©ÙˆÙ…تی اعمال نماید.
ما شهروند Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ مجرد نداریم. شهروندهای ما انسان هایی هستند با باورهای معین مذهبی Ùˆ غیر مذهبی، یا تعلقات گوناگون مذهبی. بنابراین نمی توان تصور کرد Ú©Ù‡ یک شهروند در هنگام شرکت در سیاست، باورهای درونی خود را کنار Ù…ÛŒ گذارد. به همین جهت است Ú©Ù‡ در دمکراسی های واقعا موجود کنونی در جهان Ú©Ù‡ بر اساس جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت استوار هستند، ممانعتی از ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ مداخله مذهب Ùˆ شهروند مذهبی در سیاست را نمی بینیم. Ø§ØØ²Ø§Ø¨ با تمایلات Ùˆ خواستگاه های مذهبی، به بزرگی Ø§ØØ²Ø§Ø¨ دمکرات مسیØÛŒØŒ بخشی از ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ø§Ù„ سیاسی شهروندان را نمایندگی Ù…ÛŒ کنند. اما در ØÙˆØ²Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تی، جایی برای تØÙ…یل Ùˆ پیشبرد ØÚ©ÙˆÙ…ت مذهبی، ایدئولوژیک نه تنها باز گذاشته نشده، Ú©Ù‡ تعقیب قانونی نیز به همراه دارد.
شما Ù…ÛŒ گویید "انسان متمدن آن انسانی است Ú©Ù‡ کلیه ØÙ‚وق شهروندی Ùˆ انسانی هم میهنانش را Ùˆ دیگر انسان ها را رعایت کند Ùˆ ارج نهد. Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ایرانی این آموزه را به بهترین وجهی بیان کرده است."
ما نمی توانیم Ùˆ نباید منتظر ظهور انسان متمدن به معنایی Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒ گویید باشیم تا یک نظام دمکراتیک Ùˆ سکولار در کشور برقرار گردد. ما تا ظهور آن انسان متمدن هنوز خیلی ÙØ§ØµÙ„Ù‡ داریم. جامعه مدنی، جامعه ای است متکی بر قوانین اجتماعی Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ ÙØ±Ø¯ انسان هاست Ùˆ اتکاء آن نه به اتکاء Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ایرانی یا اسلامی، Ùˆ نه وجدان شخصی انسان های متمدن Ùˆ نه به شخصیت والای تک تک انسان ها در آن جامعه Ú©Ù‡ به مجموعه قوانینی است Ú©Ù‡ در تمامی عرصه های زندگی ØÙ‚وق انسان ها را معین کرده Ùˆ جایی برای پایمال نمودن آن نمی گذارد Ùˆ تعقیب قانونی Ùˆ مجازات ØÙ‚وق پایمال شده شهروندان را از عهده تک تک انسان ها به نهادهای عمومی جامعه واگذار Ù…ÛŒ نماید.
مطلب آخری Ú©Ù‡ در مقاله خود از آن ØµØØ¨Øª کرده اید، واقعا تعجب انگیز است، در رابطه با ملی مذهبی ها Ù…ÛŒ گویید، " ]این[ دو ]ملی Ùˆ مذهبی[ ربطی به هم ندارند" Ùˆ پس از انتقادات شدید از ملی مذهبی های میهنی Ù…ÛŒ گویید Ú©Ù‡ "آنها جاده صا٠کن نظام ولایت Ùقیه گردیدند Ùˆ برای آقای خمینی Ùˆ یارانش رکاب Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ تا بر اسب قدرت ولایت Ùقیه سوار شوند."
اول از همه انصا٠داشته باشید، ملی مذهبی ها Ú©Ù‡ همان دوستان نهضت آزادی باشند، از جمله زنده یاد مرØÙˆÙ… مهندس بازرگان از اولین منتقدین ØÚ©ÙˆÙ…ت ولایت Ùقیه Ùˆ استبداد دینی پس از انقلاب بوده Ùˆ بهای Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ùˆ مقابله خود را با استبداد ØÚ©ÙˆÙ…ت دینی از گذشتن از قدرت سیاسی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا دستگیری Ùˆ Ù…ØØ±ÙˆÙ…یت های گوناگون سیاسی Ùˆ اجتماعی پرداخته اند. اما خود Ø¨ØØ« اینکه ملی مذهبی از نظر شما متناقض است، خالی از اشکال نیست. این Ø¨ØØ« یاد آور Ø¨ØØ«ÛŒ است Ú©Ù‡ آقای خمینی در رابطه با مرØÙˆÙ… دکتر مصدق بیان Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ ایشان یعنی مصدق "مسلم نیست چون ملی بود."
اولا Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ هم Ù…ÛŒ توانند ملی باشند، Ùˆ هم مذهبی. ملی از آن جهت Ú©Ù‡ از استقلال ملی، ÙˆØØ¯Øª کشور Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ملی تمامی مردم ایران Ø¯ÙØ§Ø¹ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ آرزوي ایرانی بهتر برای همه ایرانیان را دارند، Ùˆ مذهبی چرا Ú©Ù‡ یا مسلمانند Ùˆ یا پیرو هر دین دیگری. ØØ§Ù„ا اگر ملی-مذهبی های ما، ملی Ùˆ مسلمانند، گناهی ندارند. شاید در آینده ملی- مذهبی هایی داشته باشیم Ú©Ù‡ ملی هستند Ùˆ ارمنی، یا ملی هستند Ùˆ زرتشتی، Ùˆ یا ملی هستند Ùˆ بهایی.
ملی بودن و مذهبی بودن به همان اندازه واقعی است که ملی بودن و مذهبی نبودن، یا ملی نبودن و مذهبی بودن، و یا ملی نبودن و غیرمذهبی بودن. ما همه این نمونه ها را در تاریخ کشورمان داشته ایم. با کمی تامل، هرکدامشان را می توانید سراغ گیرید.
آیا واقعا شما اعتقاد دارید Ú©Ù‡ مذهبیونی Ú©Ù‡ ملی هستند در جامعه ما وجود ندارند، Ùˆ اگر هستند، همه برای ولایت Ùقیه رکاب Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند؟
در اینصورت، آینده دمکراسی در کشور ما چه تیره و تاریک خواهد بود.
با Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ØŒ
رضا ÙØ§Ù†ÛŒ یزدی
11 ÙØ±ÙˆØ±Ø¯ÛŒÙ† 1382
دیروز در جلسات Ù‡ÙØªÚ¯ÛŒ ما در برکلی، Ú©Ø§Ù„ÛŒÙØ±Ù†ÛŒØ§ØŒ آقای علی راسخ Ø§ÙØ´Ø§Ø± نیز ØØ¶ÙˆØ± داشتند Ùˆ Ø¨ØØ«ÛŒ را در رابطه با آينده ایران Ùˆ دمکراسی Ù…Ø·Ø±Ø Ù†Ù…ÙˆØ¯Ù†Ø¯. Ø¨ØØ« ایشان انگیزه ای شد Ú©Ù‡ مطلب ایشان Ú©Ù‡ Ù‡ÙØªÙ‡ گذشته در ایران امروز چاپ شده بود Ùˆ در راستای Ø¨ØØ« کوتاه ایشان در شهرمان برکلی بود، نظر مرا جلب کند. بخش دوم مقاله ایشان، «دمکراسی Ùˆ التزامات آن» Ú©Ù‡ در تاریخ 23 مارس سال 2004 در ایران امروز به چاپ رسیده، مورد نظر من در این مطلب است.
مقاله ایشان در مجموع در صدد پاسخگویی به این سوال است Ú©Ù‡ «چرا جدایی دین Ùˆ ایدئولوژي از دولت Ùˆ یا ØÚ©ÙˆÙ…ت غلط است Ùˆ جدایی دین Ùˆ ایدئولوژي از سیاست صØÛŒØ است.»
Ø¨ØØ« سکولاریزم Ùˆ لائیسیته در سالهای اخیر در کشور ما از اهمیت ويژه اي برخوردار گردیده است. تلاش Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…تی برای Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª در چارچوب نظام جمهوری اسلامی Ùˆ توسعه سیاسی در کشور به این Ø¨ØØ« بیشتر از همیشه اهمیت بخشید. Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ø·Ù„Ø¨Ø§Ù† ØÚ©ÙˆÙ…تی عمدتا توسعه سیاسی در کشور را در چارچوب نظام ØØ§Ú©Ù… جمهوری اسلامی میسر دیدند Ùˆ جامعه متØÙˆÙ„ پس از Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª را با مضامینی همچون مردمسالاری دینی ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ دادند.
بن بست جنبش Ø§ØµÙ„Ø§ØØ§Øª از بالا Ùˆ شکست نهایی این پروژه در انتخابات دوره Ù‡ÙØªÙ… مجلس، نه تنها از اهمیت سکولاریزه کردن ØÚ©ÙˆÙ…ت در ایران نکاست Ú©Ù‡ نشان داد هرگونه تØÙˆÙ„ در کشور ابتدا Ù…ÛŒ باید در پاسخ به راه ØÙ„ هایی برای چگونگی قطع ید ØØ§Ú©Ù…یت دینی یا پایان بخشیدن به تسلط نهاد دین Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒØª از دستگاه ØÚ©ÙˆÙ…تی کشور دست یابد.
از این جهت تمام توجه اپوزیسیون داخل Ùˆ خارج از کشور دوباره به Ø¨ØØ« اساسی سکولاریزه کردن ØØ§Ú©Ù…یت معطو٠گشته است. Ø¨ØØ« سکولاریزه کردن ØØ§Ú©Ù…یت دقیقا با Ù…Ùهوم یک ØØ§Ú©Ù…یت سکولار Ù…ØªÙØ§ÙˆØª بوده Ùˆ هر کدام از اهمیت خاص خود برخوردار است. این Ú©Ù‡ امکان سکولاریزه کردن ØØ§Ú©Ù…یت کنونی به Ú†Ù‡ اندازه Ùˆ به Ú†Ù‡ گونه ای قابل اجراست، Ø¨ØØ«ÙŠ Ø§Ø³Øª کاملا مستقل Ùˆ خارج از موضوع این مطلب Ú©Ù‡ به جای خود باید به آن پرداخت. من به سهم خود در آينده به این Ø¨ØØ« بازخواهم گشت.
اما موضوع این مطلب نکته اساسی Ø¨ØØ«ÛŒ است Ú©Ù‡ دوست گرامی آقاي علی راسخ Ø§ÙØ´Ø§Ø± از آن به عنوان نادرست بودن Ø¨ØØ« جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒ کنند. به نظر ایشان، سکولاریزم یعنی جدایی دین از سیاست. ایشان معتقدند دمکراسی زمانی در یک جامعه " Ù…ØÙ‚Ù‚ Ù…ÛŒ شود Ú©Ù‡ دین Ùˆ ایدئولوژي از سیاست جدا باشد." ایشان Ù…ÛŒ گویند "دولتی Ù…ÛŒ تواند نمودار عرÙیت باشد Ùˆ سیاستگذاری عرÙÛŒ نماید Ú©Ù‡ برخاسته از مردم Ùˆ ملت Ùˆ جامعه ای باشد Ú©Ù‡ آنان نیز در سیاستگذاری خود اصل عرÙیت Ùˆ لائیسیته را رعایت کنند Ùˆ جزئی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آنان شده باشد."
اینجا نکته ای را از ایشان Ù…ÛŒ پرسم: آيا با این ÙØ±Ø¶ Ú©Ù‡ تا اصل عرÙیت Ùˆ لائیسیته جزئی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملت نباشد، ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار ممکن نیست؟
شما آينده ایران را Ùˆ تØÙ‚Ù‚ یک ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار را چگونه ارزیابی Ù…ÛŒ کنید؟ چند ده سال دیگر ما باید صبر کنیم Ú©Ù‡ اصل عرÙیت Ùˆ لائیسیته جزئی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ملت ما گردد؟ آيا این همان نیست Ú©Ù‡ رهبران جمهوری اسلامی به سخنی دیگر Ù…ÛŒ گویند Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار در ایران خواست مردم نیست چرا Ú©Ù‡ با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ Ùˆ باورهای کنونی مردم ما همخوانی ندارد؟
اشتباه نشود، به اعتقاد من امکان تØÙ‚Ù‚ یک ØÚ©ÙˆÙ…ت سکولار ØØªÛŒ در شرایط کنونی ایران میسر است. وجود یک ØÚ©ÙˆÙ…ت عرÙÛŒ Ùˆ سکولار در یک کشور لزوما به Ù…Ùهوم این نیست Ú©Ù‡ عرÙیت Ùˆ لائیسیته بخشی از ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ آن ملت شده باشد.
همینجا بهتر است به نکته بهتری در نوشته شما اشاره کنم.
شما آزادي Ùˆ سکولاریزم را متراد٠می گیرید، به همین دلیل آنجا Ú©Ù‡ از ØÚ©ÙˆÙ…ت رضا شاه نام Ù…ÛŒ برید، عدم آزادي در آن دوران را به غیر سکولار بودن ØÚ©ÙˆÙ…ت نیز ØªÙØ³ÛŒØ± Ù…ÛŒ کنید. دوران ØÚ©ÙˆÙ…ت Ù…ØÙ…د رضا شاه نهاد ØÚ©ÙˆÙ…ت نهادی بود مستقل از نهاد دین، قوانین ØÚ©ÙˆÙ…تی با Ù…ØÚ© قوانین دینی مشروعیت نمی ÛŒØ§ÙØªØŒ گرچه دین Ùˆ Ø±ÙˆØØ§Ù†ÛŒÙˆÙ† از Ù†Ùوذ Ùˆ امتیازات معینی در جامعه برخوردار بودند، ولی به هیچ روی بخشی از ØØ§Ú©Ù…یت از آن آنها نبود. عدم دمکراسی Ùˆ آزادي در کشور، لزوما نباید به سکولار بودن یا نبودن ØÚ©ÙˆÙ…تی ØªÙØ³ÛŒØ± گردد.
ما از قاطی کردن این گونه از Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… سودی نمی بریم. بیان سکولار بودن ØÚ©ÙˆÙ…ت پهلوی به هیچ عنوان به معنی ØÙ…ایت از دیکتاتوری Ùˆ روش ضد دمکراتیک آن نبوده Ùˆ نباید ØªÙØ³ÛŒØ± گردد. ØÚ©ÙˆÙ…ت هایی شبیه ØÚ©ÙˆÙ…ت پهلوی Ùˆ یا ØØ²Ø¨ بعث در عراق در عین اعمال دیکتاتوری به درجات گوناگون خود، ØÚ©ÙˆÙ…ت هایی سکولار بودند. تداخل این Ù…ÙØ§Ù‡ÛŒÙ… به Ù†ÙØ¹ جنبش دمکراسی خواهی در کشور نبوده Ùˆ باید از آن پرهیز کرد. لازم به ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø§Ø³Øª Ú©Ù‡ رابطه دمکراسی Ùˆ سکولاریزم رابطه ای دو طرÙÙ‡ نیست. یعنی Ù…ÛŒ توان سکولار بود ولی دمکرات نبود، ولی نمی توان غیر سکولار بود، یعنی به ØØ§Ú©Ù…یت دینی معتقد بود Ùˆ دمکرات هم بود.
اصل پذیرش ØØ§Ú©Ù…یت دینی Ùˆ اصل پذیرش ØØ§Ú©Ù…یت نهاد دین بر جامعه ای Ú©Ù‡ در آن ØµØ§ØØ¨Ø§Ù† ادیان Ùˆ ایدئولوژي هاي مختل٠زندگی Ù…ÛŒ کنند، مغایر با دمکراسی Ùˆ مردمسالاری است. پذیرش ØØ§Ú©Ù…یت دینی به معنای پذیرش ØÚ©ÙˆÙ…ت بخش معینی از جامعه بر تمامیت جامعه است. ØØªÛŒ اگر بپذیریم Ú©Ù‡ این بخش اکثریت جامعه را تشکیل Ù…ÛŒ دهد، تØÙ…یل نظر این اکثریت ØªØØª هر نام به همان اندازه نامقبول است Ú©Ù‡ اعمال دیکتاتوری یک ÙØ±Ø¯ بر اکثریت جامعه.
به قول جان استوارت میل در رساله در باره آزادي « اگر همه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ بشر، منهای یک Ù†ÙØ±ØŒ عقیده ÙˆØ§ØØ¯ÛŒ داشتند Ùˆ تنها یک Ù†ÙØ± عقیده اش با آن باقی بشریت مخال٠بود، عمل اینان Ú©Ù‡ صدای آن یک Ù†ÙØ± را به زور خاموش کنند همان اندازه ناØÙ‚ Ùˆ نارواست Ú©Ù‡ عمل خود وی، اگر ÙØ±Ø¶Ø§ قدرت این را داشت Ú©Ù‡ صدای نوع بشر را به زور خاموش نماید."
پس لزوما نباید سکولار بودن یک ØÚ©ÙˆÙ…ت را به دمکراتیک بودن آن وابسته نمود، اما دینی بودن یک ØÚ©ÙˆÙ…ت ØØªÙ…ا نتیجه اش غیر دمکراتیک بودن آن ØÚ©ÙˆÙ…ت است.
اما برگردیم به Ø¨ØØ« اصلی موضوع مقاله شما، "غلط بودن Ø¨ØØ« جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت" Ùˆ Ø¨ØØ« "صØÛŒØ بودن جدایی دین از سیاست".
اساس Ø¨ØØ« سکولاریزم Ùˆ لائیسیته با اینکه ØªÙØ§ÙˆØª در این دو Ù…ÛŒ باشد Ùˆ نمی توان آن دو را یکسان دانست، بنیادش بر جدایی ØÙˆØ²Ù‡ عمومی جامعه از ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی زندگی انسانهاست. اساس این Ø¨ØØ« بر پذیرش ØÙ‚ انتخاب انسانها در ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی زندگی آنهاست Ùˆ عدم دخالت جامعه در عرصه خصوصی زندگی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯. یعنی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ ØÙ‚ دارند هر آنچه را Ú©Ù‡ تمایل دارند در عرصه زندگی خصوصی خود انتخاب نمایند، تØÙ…یل در عرصه زندگی خصوصی مجاز نیست، عرصه Ùکر انسان ها دنیای خصوصي آنهاست، نمی توان به آن تØÙ…یل روا داشت. Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ با انتخاب های معینی در عرصه زندگی خصوصی خود تلاش نیز Ù…ÛŒ نمایند Ú©Ù‡ در زندگی جمعی شرکت نموده Ùˆ جامعه را متناسب با خواست ها Ùˆ امیال شخصی خود نیز هماهنگ نمایند. یعنی هر ÙØ±Ø¯ گرچه Ú©Ù‡ یک موجود ÙØ±Ø¯ÛŒ است Ùˆ یک ÙØ±Ø¯ÛŒØª خاص خود را دارد Ú©Ù‡ تجاوز به ØØ±ÛŒÙ… آن تجاوز به شخصیت ÙØ±Ø¯ÛŒ اوست، اما با همان ÙØ±Ø¯ÛŒØª خاص خود در عرصه جامعه به مثابه یک موجود اجتماعی نیز شرکت Ù…ÛŒ کند. این شرکت در عرصه جامعه مطمئنا با آرزوها Ùˆ امیال ÙØ±Ø¯ همراه است. Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در زندگی اجتماعی از شخصیت ÙØ±Ø¯ÛŒ خود جدا نمی شوند Ùˆ نمی توان چنین تصوری داشت. شخصیت اجتماعی انسان ها، شخصیتی جدا از موجودیت ÙØ±Ø¯ÛŒ آنها نیست. شرکت Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در ØÙˆØ²Ù‡ سیاست نه تنها دخالت در ØÙˆØ²Ù‡ عمومی نیست Ú©Ù‡ دقیقا عرصه ای است از ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی جامعه. چرا این را Ù…ÛŒ گویم، با مثال روشن تر خواهد شد.
هر ÙØ±Ø¯ در سیاست ØÙ‚ انتخاب دارد، یعنی Ú©Ù‡ مختار است Ú©Ù‡ سیاست مورد علاقه خود را انتخاب نماید. در سیاست تنوع Ùˆ گوناگونی موجود است. شما ØÙ‚ انتخاب دارید، مثلا Ù…ÛŒ پذیرید Ú©Ù‡ عضو جبهه ملی باشید، یا ØØ²Ø¨ توده یا Ø§ØªØØ§Ø¯ جمهوری خواهان ایران یا جبهه مشارکت یا نهضت آزادی یا هر گروه دیگری، یا Ú©Ù‡ اصلا در هیچ کدام از این گروه ها شرکت نکنید Ùˆ ØØ²Ø¨ خود را ایجاد کنید، یا Ú©Ù‡ اصلا در سیاست شرکت نکنید. سیاست ØÙˆØ²Ù‡ انتخاب شخصی شماست.
اما در ØÙˆØ²Ù‡ عمومی، یعنی نهاد ØÚ©ÙˆÙ…ت، شما ØÙ‚ انتخاب ندارید. در یک جامعه یک ØÚ©ÙˆÙ…ت بیشتر نیست. اینجا ØÙˆØ²Ù‡ شخصی انتخاب شما نیست Ú©Ù‡ با تمایل خود این ØÚ©ÙˆÙ…ت یا آن ØÚ©ÙˆÙ…ت را تجربه کنید. یک ØÚ©ÙˆÙ…ت است برای Ú©Ù„ جامعه. یعنی ØÙˆØ²Ù‡ عمومی، آنجایی Ú©Ù‡ به همه تعلق دارد، سرنوشت همه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ جدا از علائق Ùˆ انتخاب های شخصی آنها در پهنه سراسر کشوری توسط یک ØÚ©ÙˆÙ…ت تعیین Ù…ÛŒ گردد. اینجا شما ØÙ‚ انتخاب ندارید. Ú†Ù‡ رای بدهید، Ú†Ù‡ رای ندهید، Ú†Ù‡ به سیاست علاقه داشته باشيد، Ú†Ù‡ نداشته باشید، Ú†Ù‡ عضو ØØ²Ø¨ معینی باشید Ú†Ù‡ نباشيد، یک ØÚ©ÙˆÙ…ت بر همه اعمال ØØ§Ú©Ù…یت سیاسی Ù…ÛŒ کند. اینکه این ØÚ©ÙˆÙ…ت دمکرات است یا خیر، ØªÙØ§ÙˆØª اساسی در تعداد Ùˆ تعدد ØÚ©ÙˆÙ…ت ها نمی کند.
Ø¨ØØ« جدایی دین Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت اینجاست Ú©Ù‡ معنا پیدا Ù…ÛŒ کند. یعنی اینکه شما با تمایل دینی اسلامی Ù…ÛŒ توانید به یک ØØ²Ø¨ اسلامی گرایش سیاسی داشته باشید، مثلا جبهه مشارکت یا نهضت آزادی در ایران یا Ø§ØØ²Ø§Ø¨ مشابه آنها در ترکیه Ùˆ هندوستان، یامثلا با گرایش مسیØÛŒ به ØØ²Ø¨ دمکرات مسیØÛŒ در آلمان یا اتریش بپیوندید. تمایل شما به ØØ²Ø¨ÛŒ با تمایلات دینی یا ایدئولوژیک شبیه شما دقیقا ØÙˆØ²Ù‡ انتخاب ÙØ±Ø¯ÛŒ شماست. پس شما در انتخاب سیاست به مثابه یک امر خصوصی نه تنها ØÙ‚ انتخاب دارید Ú©Ù‡ امکان انتخاب هم در یک جامعه مدنی برای شما ÙØ±Ø§Ù‡Ù… است. یعنی Ø§ØØ²Ø§Ø¨ØŒ انجمن ها Ùˆ سازمان های سیاسی با تمایلات گوناگون ایدئولوژیک Ùˆ دینی هم ØÙ‚ ØØ¶ÙˆØ± دارند Ùˆ هم موجودند Ùˆ شمایید Ú©Ù‡ انتخاب Ù…ÛŒ کنید.
اما در ØÙˆØ²Ù‡ عمومی، یک ØØ§Ú©Ù…یت سیاسی است. یعنی یک مجموعه از قوانین، نهادها Ùˆ سازمان هایی در یک کشور ØÚ©ÙˆÙ…ت را تشکیل Ù…ÛŒ دهد. این ØÚ©ÙˆÙ…ت، ØÚ©ÙˆÙ…تی است Ú©Ù‡ ØØ§Ú©Ù…یت سیاسی خود را برای دوره معینی در ØÚ©ÙˆÙ…ت های جمهوری یا برای دوره های درازمدت تری در اشکال دیگر آن به مجموعه جامعه Ùˆ تمامی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ تشکیل دهنده یک کشور اعمال Ù…ÛŒ کند. شما به عنوان یک ÙØ±Ø¯ØŒ ØÙ‚ انتخاب بین ØÚ©ÙˆÙ…ت ها را ندارید. یعنی در یک سرزمین نمی توانید دو یا سه یا چند ØÚ©ÙˆÙ…ت داشته باشید Ùˆ متناسب با سلیقه شخصی خود یکی را انتخاب کنید. به این Ù…Ùهوم است Ú©Ù‡ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±Ø§Ù† سکولاریزم، سکولاریزم را جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت معنی Ù…ÛŒ کنند Ùˆ نه جدایی دین از سیاست.
نهاد ØÚ©ÙˆÙ…ت در یک کشور، متعلق به ØÙˆØ²Ù‡ عمومی است، یعنی به همگان تعلق دارد ولی Ø§ØØ²Ø§Ø¨ سیاسی در ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی هستند. نهادی عمومی نیستند، تشکل هایی داوطلبانه Ùˆ متعلق به Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ است Ú©Ù‡ در جهت معینی ایدئولوژیک، مذهبی، Ø´Ú©Ù„ ØÚ©ÙˆÙ…تی Ùˆ ... هماهنگ Ùˆ همسو Ùکر Ù…ÛŒ کنند.
یک دیندار از موضع یک شهروند، اما شهروندی با باورهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیک Ú©Ù‡ خود درسیاست کشور شرکت Ù…ÛŒ کند Ùˆ ØØ²Ø¨ مورد علاقه خود را Ù…ÛŒ جوید، اما همان دیندار در ØÙˆØ²Ù‡ ØØ§Ú©Ù…یت نمی تواند به باورهای مذهبی Ùˆ ایدئولوژیک خود با Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از اهرم های ØÚ©ÙˆÙ…تی اقدام نماید. شما وقتی از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ Ùˆ شهروندان ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کنید بیشتر انسان مورد نظر شما یک انسان مجرد Ùˆ خیالی است. Ù…ÛŒ گویید "یک دیندار از موضع یک شهروند در سیاست کشور یا استان ... انجام وظیÙÙ‡ Ù…ÛŒ کند، نه از موضع یک مسلمان شیعه یا یک ایرانی مسلمان اهل سنت ... Ùˆ یا یک ایرانی بیدین Ùˆ ..." شما ابتدا یک ÙØ±Ø¯ØŒ یک شهروند Ùˆ یک دیندار یا غیر دیندار را با یک عنصر ØÚ©ÙˆÙ…تی قاطی Ù…ÛŒ کنید. برخلا٠تصور Ùˆ تصویر مجرد انسانی Ú©Ù‡ شما از یک شهروند ارائه Ù…ÛŒ کنید، باید Ú¯ÙØª این انسان ها علائق مذهبی یا ایدئولوژیک معینی دارند Ùˆ تمایل دارند با علائق مذهبی Ùˆ ایدئولوژیک خود سیاست کنند. جدایی دین از سیاست به Ù…Ùهومی Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒ گویید، یعنی جدایی علائق خاص یک ÙØ±Ø¯ Ùˆ پرهیز از گرایش به علائق شخصی در ØÙˆØ²Ù‡ ای از ÙØ¹Ø§Ù„یت Ùˆ مشارکت شخصی ÙØ±Ø¯. چگونه شما از ÙØ±Ø¯ÛŒ Ù…ÛŒ خواهید Ú©Ù‡ در ØÙˆØ²Ù‡ خصوصی زندگی خود Ùˆ انتخاب خصوصی خود Ú©Ù‡ سیاست مورد علاقه اش در یک جامعه پلورالیستی است، از ویژگی شخصی خود Ú©Ù‡ مثلا مذهبی بودن آن است، ÙØ§ØµÙ„Ù‡ بگیرد Ùˆ چرا بگیرد؟
اما در رابطه با جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت، از آنجا Ú©Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…ت دیگر عرصه علائق Ùˆ Ùکر یک ÙØ±Ø¯ نیست، Ùˆ نهادی است متعلق به Ú©Ù„ جامعه Ùˆ در خدمت آن، هرگاه یک ÙØ±Ø¯ در این نهاد عمومی شرکت Ù…ÛŒ کند، نمی تواند Ùˆ نباید علائق خود Ùˆ باورهای شخصی خود را (مذهب Ùˆ ایدئولوژي) به دیگران از طریق نهاد ØÚ©ÙˆÙ…تی اعمال نماید.
ما شهروند Ú©Ù„ÛŒ Ùˆ مجرد نداریم. شهروندهای ما انسان هایی هستند با باورهای معین مذهبی Ùˆ غیر مذهبی، یا تعلقات گوناگون مذهبی. بنابراین نمی توان تصور کرد Ú©Ù‡ یک شهروند در هنگام شرکت در سیاست، باورهای درونی خود را کنار Ù…ÛŒ گذارد. به همین جهت است Ú©Ù‡ در دمکراسی های واقعا موجود کنونی در جهان Ú©Ù‡ بر اساس جدایی دین از ØÚ©ÙˆÙ…ت استوار هستند، ممانعتی از ØØ¶ÙˆØ± Ùˆ مداخله مذهب Ùˆ شهروند مذهبی در سیاست را نمی بینیم. Ø§ØØ²Ø§Ø¨ با تمایلات Ùˆ خواستگاه های مذهبی، به بزرگی Ø§ØØ²Ø§Ø¨ دمکرات مسیØÛŒØŒ بخشی از ØØ¶ÙˆØ± ÙØ¹Ø§Ù„ سیاسی شهروندان را نمایندگی Ù…ÛŒ کنند. اما در ØÙˆØ²Ù‡ ØÚ©ÙˆÙ…تی، جایی برای تØÙ…یل Ùˆ پیشبرد ØÚ©ÙˆÙ…ت مذهبی، ایدئولوژیک نه تنها باز گذاشته نشده، Ú©Ù‡ تعقیب قانونی نیز به همراه دارد.
شما Ù…ÛŒ گویید "انسان متمدن آن انسانی است Ú©Ù‡ کلیه ØÙ‚وق شهروندی Ùˆ انسانی هم میهنانش را Ùˆ دیگر انسان ها را رعایت کند Ùˆ ارج نهد. Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ایرانی این آموزه را به بهترین وجهی بیان کرده است."
ما نمی توانیم Ùˆ نباید منتظر ظهور انسان متمدن به معنایی Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒ گویید باشیم تا یک نظام دمکراتیک Ùˆ سکولار در کشور برقرار گردد. ما تا ظهور آن انسان متمدن هنوز خیلی ÙØ§ØµÙ„Ù‡ داریم. جامعه مدنی، جامعه ای است متکی بر قوانین اجتماعی Ú©Ù‡ ØØ§Ùظ ØÙ‚وق ÙØ±Ø¯ ÙØ±Ø¯ انسان هاست Ùˆ اتکاء آن نه به اتکاء Ø¹Ø±ÙØ§Ù† ایرانی یا اسلامی، Ùˆ نه وجدان شخصی انسان های متمدن Ùˆ نه به شخصیت والای تک تک انسان ها در آن جامعه Ú©Ù‡ به مجموعه قوانینی است Ú©Ù‡ در تمامی عرصه های زندگی ØÙ‚وق انسان ها را معین کرده Ùˆ جایی برای پایمال نمودن آن نمی گذارد Ùˆ تعقیب قانونی Ùˆ مجازات ØÙ‚وق پایمال شده شهروندان را از عهده تک تک انسان ها به نهادهای عمومی جامعه واگذار Ù…ÛŒ نماید.
مطلب آخری Ú©Ù‡ در مقاله خود از آن ØµØØ¨Øª کرده اید، واقعا تعجب انگیز است، در رابطه با ملی مذهبی ها Ù…ÛŒ گویید، " ]این[ دو ]ملی Ùˆ مذهبی[ ربطی به هم ندارند" Ùˆ پس از انتقادات شدید از ملی مذهبی های میهنی Ù…ÛŒ گویید Ú©Ù‡ "آنها جاده صا٠کن نظام ولایت Ùقیه گردیدند Ùˆ برای آقای خمینی Ùˆ یارانش رکاب Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ تا بر اسب قدرت ولایت Ùقیه سوار شوند."
اول از همه انصا٠داشته باشید، ملی مذهبی ها Ú©Ù‡ همان دوستان نهضت آزادی باشند، از جمله زنده یاد مرØÙˆÙ… مهندس بازرگان از اولین منتقدین ØÚ©ÙˆÙ…ت ولایت Ùقیه Ùˆ استبداد دینی پس از انقلاب بوده Ùˆ بهای Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª Ùˆ مقابله خود را با استبداد ØÚ©ÙˆÙ…ت دینی از گذشتن از قدرت سیاسی Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ تا دستگیری Ùˆ Ù…ØØ±ÙˆÙ…یت های گوناگون سیاسی Ùˆ اجتماعی پرداخته اند. اما خود Ø¨ØØ« اینکه ملی مذهبی از نظر شما متناقض است، خالی از اشکال نیست. این Ø¨ØØ« یاد آور Ø¨ØØ«ÛŒ است Ú©Ù‡ آقای خمینی در رابطه با مرØÙˆÙ… دکتر مصدق بیان Ù…ÛŒ کرد Ú©Ù‡ ایشان یعنی مصدق "مسلم نیست چون ملی بود."
اولا Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ هم Ù…ÛŒ توانند ملی باشند، Ùˆ هم مذهبی. ملی از آن جهت Ú©Ù‡ از استقلال ملی، ÙˆØØ¯Øª کشور Ùˆ Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ ملی تمامی مردم ایران Ø¯ÙØ§Ø¹ Ù…ÛŒ کنند Ùˆ آرزوي ایرانی بهتر برای همه ایرانیان را دارند، Ùˆ مذهبی چرا Ú©Ù‡ یا مسلمانند Ùˆ یا پیرو هر دین دیگری. ØØ§Ù„ا اگر ملی-مذهبی های ما، ملی Ùˆ مسلمانند، گناهی ندارند. شاید در آینده ملی- مذهبی هایی داشته باشیم Ú©Ù‡ ملی هستند Ùˆ ارمنی، یا ملی هستند Ùˆ زرتشتی، Ùˆ یا ملی هستند Ùˆ بهایی.
ملی بودن و مذهبی بودن به همان اندازه واقعی است که ملی بودن و مذهبی نبودن، یا ملی نبودن و مذهبی بودن، و یا ملی نبودن و غیرمذهبی بودن. ما همه این نمونه ها را در تاریخ کشورمان داشته ایم. با کمی تامل، هرکدامشان را می توانید سراغ گیرید.
آیا واقعا شما اعتقاد دارید Ú©Ù‡ مذهبیونی Ú©Ù‡ ملی هستند در جامعه ما وجود ندارند، Ùˆ اگر هستند، همه برای ولایت Ùقیه رکاب Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند؟
در اینصورت، آینده دمکراسی در کشور ما چه تیره و تاریک خواهد بود.
با Ø§ØØªØ±Ø§Ù…ØŒ
رضا ÙØ§Ù†ÛŒ یزدی
11 ÙØ±ÙˆØ±Ø¯ÛŒÙ† 1382